تارنمای رسمی عبدالکریم نعناکار

دست‌نوشته‌هایی در مورد دین، سیاست و مدیریت

امریکا

اتحاد و افتراق ایلان ماسک و دونالد ترامپ؛ از پیوند منافع تا تقابل علنی

 رابطه میان ایلان ماسک، کارآفرین پرنفوذ حوزه فناوری، و دونالد ترامپ، چهره جنجالی سیاست آمریکا، اگرچه در ابتدا بر پایه منافع مشترک اقتصادی و دیدگاه‌های همسو در حوزه دولت‌داری شکل گرفت، اما در کمتر از یک سال، دچار شکاف عمیق و تقابل رسانه‌ای شد. بررسی این رابطه، ابعاد پیچیده‌ای از تلاقی قدرت سیاسی و سرمایه خصوصی را نمایان می‌سازد.

دلایل نزدیکی ماسک و ترامپ

۱- سرمایه‌گذاری سیاسی و نفوذ اقتصادی

حمایت مالی گسترده ایلان ماسک از کارزار انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۲۴، با ارقامی بین ۲۵۰ تا ۲۹۰ میلیون دلار، نه‌تنها جایگاه او را در ساختار قدرت جمهوری‌خواهان تثبیت کرد، بلکه نقش تعیین‌کننده‌ای در پیروزی ترامپ ایفا نمود. این سطح از سرمایه‌گذاری، فراتر از یک حمایت انتخاباتی معمول بود و ماسک را به یکی از مهره‌های کلیدی پشت‌پرده در دولت آینده تبدیل کرد.

۲- همسویی ایدئولوژیک در اقتصاد دولتی

 هر دو چهره، به‌ویژه در موضوعاتی چون کاهش بوروکراسی، کوچک‌سازی دولت، امنیت مرزی و تمرکز بر خودکفایی اقتصادی، دیدگاه‌های مشابهی داشتند. ماسک نیز بارها از حذف مقررات زاید و آزادی عمل بخش خصوصی در چارچوب سیاست‌های ترامپ دفاع کرده بود

۳- ورود مستقیم ماسک به ساختار دولت

انتصاب ماسک به‌عنوان «کارمند ویژه دولت» و مسئول اداره بهینه‌سازی دولت (DOGE) در ژانویه ۲۰۲۵، نمادی از ادغام منافع خصوصی و سیاست‌گذاری عمومی بود. این جایگاه به او اجازه داد مستقیماً در اصلاحات ساختاری و کاهش هزینه‌های دولتی مشارکت کند

۴- سود متقابل در حوزه کسب‌وکار

سیاست‌های ترامپ در کاهش مالیات و محدودسازی مقررات، مستقیماً به سود کسب‌وکارهای ماسک به‌ویژه تسلا و اسپیس‌ایکس بود. ضمن اینکه دولت، در دوره نخست ترامپ نیز یکی از مهم‌ترین خریداران خدمات فضایی اسپیس‌ایکس به شمار می‌رفت

۵- پروپاگاندای رسانه‌ای و ساخت اتحاد نمادین

گفت‌وگوی زنده‌ی ترامپ و ماسک در تأسیسات اسپیس‌ایکس در اوت ۲۰۲۴، که میلیون‌ها مخاطب را جذب کرد، به نمادی از اتحاد سرمایه و سیاست در آمریکا تبدیل شد. این اتحاد در مقطع کوتاهی، تصویری از همگرایی طبقه میلیاردرهای فناوری و سیاست‌ورزان پوپولیست ترسیم کرد

آغاز جدایی؛ تقابل سیاست با واقعیت‌های اقتصادی

 اما این اتحاد دیری نپایید و از ماه مه ۲۰۲۵ نشانه‌های جدایی آشکار شد.

-۱   انتقاد صریح از لایحه مالیاتی ترامپ

 ماسک در ۳ ژوئن ۲۰۲۵، لایحه مالیاتی جدید دولت را «پر از رانت و فساد سیستماتیک» توصیف کرد. او هشدار داد که اجرای آن منجر به افزایش شدید کسری بودجه و نابودی اهداف بهینه‌سازی دولت خواهد شد. این موضع‌گیری نقطه عطفی در تقابل او با دولت شد

۲- استعفای ناگهانی از دولت

ماسک در پایان ماه مه ۲۰۲۵ از ریاست DOGE کناره‌گیری کرد. ناتوانی در تحقق وعده کاهش ۲ تریلیون دلاری هزینه‌ها، اختلاف با برخی وزرا و افزایش فشارهای رسانه‌ای، از عوامل مؤثر در این تصمیم بود

۳- درگیری علنی در فضای مجازی

تنش‌ها در ۵ ژوئن به اوج رسید؛ ماسک ترامپ را به ناسپاسی متهم و ادعاهایی درباره ارتباط او با پرونده اپستین مطرح کرد. در مقابل، ترامپ او را «دیوانه» خواند و تهدید کرد که تمام قراردادهای فدرال تسلا و اسپیس‌ایکس را لغو خواهد کرد. این کشمکش رسانه‌ای، ابعاد بین‌المللی یافت

۴- تنش بر سر یارانه‌ها و پرونده تجاری تسلا

 ترامپ معتقد بود مخالفت ماسک با لایحه مالیاتی، ناشی از کاهش یارانه خودروهای برقی است؛ موضوعی که به منافع مستقیم تسلا مرتبط بود. هرچند برخی گزارش‌ها نشان می‌دهند ماسک پیش‌تر نیز با یارانه‌های دولتی مخالف بوده است، اما اختلاف بر سر منافع کوتاه‌مدت تجاری تشدید شد

۵- فشارهای اجتماعی و سقوط سهام تسلا

در پی کاهش تمرکز ماسک بر فعالیت‌های شرکتی و تمرکز بر نقش سیاسی، ارزش سهام تسلا با افتی ملموس روبرو شد. همزمان، انتقادات از سیاست‌های ریاضتی و ادغام دولت با شرکت‌های خصوصی به اوج رسید و اعتبار او در میان بخشی از نخبگان اقتصادی نیز آسیب دید.

در مجموع می‌توان گفت، رابطه ماسک و ترامپ نمونه‌ای بارز از همگرایی کوتاه‌مدت منافع سیاسی و اقتصادی است که در برابر چالش‌های ساختاری و فشارهای عمومی، دوام نیاورد. اگرچه این اتحاد در ابتدا دستاوردهای سیاسی و اقتصادی قابل‌توجهی برای هر دو طرف داشت، اما شکاف‌های ایدئولوژیک، اولویت‌های شخصی و بحران مشروعیت اقتصادی، مسیر آن را به جدال علنی کشاند. از این تجربه می‌توان دریافت که ادغام سرمایه‌داران فناوری در ساختار قدرت سیاسی، بدون چارچوب‌های شفاف و پاسخگو، بیش از آنکه ضامن پیشرفت باشد، می‌تواند به شکاف‌های عمیق‌تر در ساختار حکمرانی مدرن بینجامد