هنر ریسکپذیری هوشمندانه در مدیریت و کسبوکار
توسعه واقعی در مدیریت و کسبوکار زمانی رخ میدهد که پروژهها و تصمیمات از منطقه امن محافظهکاری خارج شده و به عرصه ریسکپذیری هدفمند وارد شوند. اما این ورود، نیازمند عقلانیت و تجربه است. ریسک بدون تحلیل، جهالت است و محافظهکاری مطلق، نوعی ایستایی مرگبار. مدیران موفق میدانند که برای خلق فرصتهای جدید باید خطرهای حسابشده را پذیرفت و این مسیر، با رعایت چند اصل بنیادین، قابل طی شدن است.
نخست آنکه پیش از هر تصمیم مهم، باید مکث کرد و دوباره اندیشید؛ اینکه « *دقیقاً چه میکنم و چرا* ؟» پرسشی کلیدی است که سطح آگاهی تصمیمگیرنده را بالا میبرد و زاویه دیدش را اصلاح میکند.
سپس، مشورت با افراد بیطرف و مشاوران بیغرض میتواند ابعاد پنهان تصمیم را آشکار کند و از گرفتار شدن در خطاهای ذهنی یا هیجانی جلوگیری نماید.
در ادامه، تمرکز صرف بر نتیجه نهایی کافی نیست؛ بلکه باید مسیر را مرحله به مرحله، با تمرکز، دقت و تلاش پیش برد. هر فاز از یک پروژه، اگر با کیفیت طی شود، خود تضمینی برای رسیدن به هدف کلان خواهد بود. همچنین، تصمیمگیرنده باید گزینههای پیشرو را با دقت ارزیابی کند، ریسکها و مزایای هر مسیر را بسنجد و با تحلیل دادهها و نتایج احتمالی، انتخاب خود را نهایی کند. در پایان، هیچ تصمیمی نباید از بازنگری مستثنا باشد. هر موفقیت یا شکستی، فرصتی است برای آموختن و بازبینی استراتژیها. باید از خود پرسید: آیا این ریسک منطقی بود؟ آیا دچار شجاعتنمایی بیپشتوانه شدهام یا بیش از حد محافظهکار بودهام؟ پاسخ به این پرسشها، مسیر تصمیمسازی آینده را شفافتر خواهد کرد. مدیریت اثربخش، در گرو شجاعت همراه با خرد است. ریسکپذیری در دنیای امروز، دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت حرفهای است که باید با ابزار تحلیل، مشورت و ارزیابی مستمر، به شکلی هوشمندانه هدایت شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
تارنمای رسمی عبدالکریم نعناکار